اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

دقایق آرامِ مترویی، پیاده‌ام نکنید.

دارم فکر می‌کنم چیزی که نیاز دارم خیلی بیشتر داشته باشم، آرامش است. نمی‌دانم اسمش دقیقاً‌ همین است یا چیز دیگری است. مثلاً بی‌خیالی. بی‌قیدی یا رهایی. به حالتی نیاز دارم که در آن هیچ اضطرابی نیست و ابداً نگرانی بابت موضوعی ندارم. این حالت گاهی خیلی کوتاه برایم رخ می‌دهد. مثلاً به شیشهٔ کنار ردیف صندلی‌های توی قطار مترو تکیه داده‌ام، به آدم‌ها نگاه می‌کنم، و احساس می‌کنم که چقدر بی‌تفاوتم. به چیزی اهمیت نمی‌دهم؛ حتی آنچه مردم درباره‌ام فکر می‌کنند. در حال خودم هستم. در حالِ خودِ آرامِ بی‌خیالِ بی‌تفاوتم. 

نیاز دارم این دقایق کوتاه کش بیایند، طولانی شوند و از قطار مترو، به خیابان و خانه کشیده شوند و مرا از همهٔ چیزهایی که ذهنم را به بند می‌کشند و برایم دل‌نگرانی بی‌خودی درست می‌کنند، رها کنند.

حنا
۰۸ مهر ۹۳ , ۰۹:۵۷
کم سوار میشوم اما اگه خلوت باشه.به منم آرامش و رهایی میده..
نمیدونم چرا...

پاسخ :

مترو البته فقط یه مثال بود... هرجایی میتونه اتفاق بیفته
نیوشا
۰۸ مهر ۹۳ , ۱۳:۲۳
آرامش چیزیه که همه ما می خواییم.. این روزها بد جوری بهش نیاز داریم!
خانوم میم
۰۸ مهر ۹۳ , ۱۳:۵۷
همیشه اگه جاده ای که طی میکنم طولانی تر از حد عادی باشه مثلا بیشتر از نیم ساعت دوس دارم تو این مدت به چیزای جدید فکرکنم، آدمای جدید دور و برم رو ببینم و از اونا به زندگی خودم برسم... 
مریم
۰۸ مهر ۹۳ , ۱۴:۵۱
من تو مترو تو زمان برگشت به خونه فقط و فقط میتونم به شکمم فکر کنم فقط برسم خونه برم سر یخچال :/
ایشالا همیشه آروم باشی عزیزکم.
سپینود
۰۹ مهر ۹۳ , ۰۹:۰۳

یا مثلا تو اتوبوس هایی که تو شهرهای ما زیادن .

من این دقایق رو خیلی دوست دارم .

یخ داغ
۰۹ مهر ۹۳ , ۱۳:۰۱
این حال به منم خیلی دست میده... من دوسش دارم..
مجید شفیعی
۱۲ مهر ۹۳ , ۱۴:۵۲
سلام

یه سوال بی ربط!؟

معماری چقد میتونه تاثیر تو این حس برون گرایی آدما داشته باشه؟

قدیما خونه که میساختن به بیرون دید نداشت و حیاط مرکزی بود

همه رو به حیات رو به هم میشستن

الان پنجره ها به سمت بیرون باز میشه و مخصوصا سمت خورشید و همه تلاش میکنن سهم بیشتری ازش داشته باشن و به طبع همه رو به بیرون نشسته اند و مث صف مدارس یا ترافیک خیابانهاست

آیا این موجب نشده که نگاه به بیرون از خانواده بیشتر و عمیقتر شود؟

پاسخ :

بدون شک خیلی موثره آقای شفیعی. معماری ظرف زندگیه؛ پس طبیعیه که زندگی ما تحت اثر کیفیات اون شکل بگیره. 

سینه سرخ
۱۳ مهر ۹۳ , ۰۸:۳۸
همیشه آدم تو این لحظه ها عمیقا تو فکره ...
الهام
۱۳ مهر ۹۳ , ۱۴:۲۹
از اینجا نری یه وقت من مرتب پیگیرتم میترسم گمت کنم اخه منو یاد خودم میندازی احساس های قدیمیو بیدار میکنی بمون دلم برات تنگ میشه عروس خانوم

پاسخ :

مرسی از همراهی صمیمانه ت الهام جان. ایشالا بتونیم هممون در کنار هم بمونیم 
فاطمه ی محمد
۱۴ مهر ۹۳ , ۱۱:۲۵

به نام خدا

 

سلام عزیزم

 

اووووووووووووووووووم

 

اگه بدونی چقد دوس دارم ازاین لحظه ها!

 

یه جور خلسه ی موقتی!!

میچسبه ها....

 

از آشنایی ت خوشحالم

 

به جمع دوستام اضافه ت میکنم!

پاسخ :

لطف داری خانم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan