از یک سفر بینظیر برگشتهام. ریههایم از اکسیژن و چشمهایم از شکوه و زیباییِ پاییز، در جنگلهای مهگرفتهٔ شمال لبریز است. هرچه میخواستم هم از این سفر سوغات آوردهام؛ از تصاویر وصف ناشدنی و سنگ و صدف و سبد حصیری و بلووووط و کلوچه و ترشی سیر و زیتون پرورده. تهران را تا مدتها نفس نمیکشم تا مگر آن هوای لطیف را اندکی بیشتر در دهانم داشته باشم!
هفتهام از امروز شروع میشود. با انرژی و سرحال. و با خوشیِ حاصلِ قولی که از همسرم گرفتهام؛ بیشتر سفر برویم...
- دوشنبه ۲۴ آذر ۹۳ , ۰۸:۴۱