اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

پس باز هم می‌نویسمش...

هیچ حسی عمیق‌تر و واقعی‌تر از حس شکرگزاری در من نیست. از صبحی که چشم باز می‌کنم تا شبی که پلک بر هم می‌گذارم، در خودم و در اطرافم مدام نشانه‌هایی می‌بینم که توجهم را به سمت او می‌کشاند. اویی که زندگی‌ام از اوست. که عاشقانه می‌ستایمش. اکثر اوقات که عزم نوشتن می‌کنم، احساسی قدرتمند‌تر از سپاسِ از او در درونم نمی‌یابم که بگویمش، و از آنجا که شکر او را بسیار در اینجا نوشته‌ام، حرف‌هایم را تکراری می‌یابم و صرف‌نظر می‌کنم. اما این حس باشکوه هست. همیشه هست. دوستش دارم. و این شاید عزیزترین چیزی باشد که هماره زندگی مرا و وجود مرا به سمت خوشبختی و سعادت رهنمون می سازد.

حنا
۱۶ ارديبهشت ۹۵ , ۰۰:۵۱
چه لحظه های باشکوهی...
در اون لحظه حس میکنی ثروتمند تزیین..
لحظه هایت سرشار از عشق..

پاسخ :

ممنونم. همچنین عزیزم
نیوشا
۱۸ ارديبهشت ۹۵ , ۰۷:۳۱
این پستت من رو برد به 10 سال پیشم!

پاسخ :

امیدوارم همیشه خوب باشی عزیزم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan