اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

بی‌دردی

تمام دیروز درد بیحالم کرده بود. من پتوی قرمز به دورم پیچیده، افتاده بودم روی کاناپه و پلان‌هایم را مبلمان می‌کردم. پایان‌نامه یعنی فکر و خیال همیشگی. مادرم با حال اشکی زنگ زده که اینقدر دعایت کردم برای ثبت‌نام اینترنتی سرشماری. از پشت آیفون کد رهگیری را به جوان آمارگیر دادم و رفت. وسط سفره صلواتم حوصله جواب دادن به سوال‌ها را نداشتم. خندیدم و درد، روی گونه و استخوان پایین فکم تیر کشید. بعد گفت خیلی خوب است آدم باتوجه باشد. شب همسرم با کف دست‌هایش شقیقه‌ام را می‌مالید و با هر تغییر چهره‌ام می‌گفت درد داری؟ گفتم نه. ایمان داشتم که نه. اینها درد نبودند. درد این است که دست‌های همسر و صدای مادرت را نداشته باشی. درد اینهمه گرم و آرام نیست...

گمـــــــشده :)
۰۵ آبان ۹۵ , ۲۲:۰۹
موافقم
خدا حفظشون کنه
حنا
۰۶ آبان ۹۵ , ۰۰:۴۳
خوشبخت یعنی کسی که دارایی های مهم زندگیش رو بشناسه و شاکر باشه...

نیوشا
۰۸ آبان ۹۵ , ۱۱:۰۱
امیدوارم همیشه بی درد بی درد باشی
شاد و گرم و پر از عشق
مجید شفیعی
۰۸ آبان ۹۵ , ۱۵:۳۸
سلام

درد اینهمه گرم و آرام نیست

عالیه

:)
و ما ادریک ما مریم؟
۱۰ آبان ۹۵ , ۱۰:۲۳
عزیزم :*
خدا برات نگه داره حنا جانم
خوشبختی هات همیشگی.

پاسخ :

............................
سپاس از همه دوستان خوبم
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan