اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

دل همان دل است

یادش بخیر. یک دوره‌ای عکس‌ها را برمی‌داشتم و برایشان هایکو می‌نوشتم. گاهاً هم خوب. به دل خودم و چندتایی دیگر می‌نشستند. ذوق عجیبی در وجودم بود، به غم غریبی آغشته. حالا هم گاهی این ذوق و  بیشتر این غم هست؛ اما شعر نمی‌شود. شعر ننوشتنِ این روزها، توی سینهٔ غروب‌های پاییزی‌ام تیر می‌کشند. خسته‌ام از خودم. از این فشار روی پیشانی و پشت پلک. از سنگینی ابروها و مژه‌ها حتی. خسته‌ام و کاغذدیواری‌های کاهی رنگ و نورها و فلزهای زرد، مرا می‌برند به نوستالژی‌های سر به توو کشیدهٔ دیروز. آنجا که هایده و شجریان، افسانه شیرین می‌خواندند. با چه سوزی هم... دلم تنها بود. سخت تنها؛ توی آن کوچه‌های گل و خاک، بین همهٔ آن رنگ‌ها و صداها و دودها. 
حالا قیافهٔ آرامم، هیاهوی درونم را بلعیده. آسمانِ کویری نیست. گنبد خاکی و پنجره بلندی نیست. ما لباس‌های غم‌زده را درآورده‌ایم، دفترهای شعر و ظرف‌های خاکستر را جمع کرده‌ایم. دل اما، هنوز همان دل است.*

[از مطالب قبلاً ذخیره شده]
شغاد
۲۱ آبان ۹۵ , ۰۰:۴۲
همین چند وقت قبل با یکی از دوستان درباره اینکه وبلاگ چیست و وبلاگ نویسی برای چیست بحثمان شد.

نوشته شما اون بالا زیر تیتر خیلی خوب بود. 

درباره مطلب هم که من باید برم سیگار بکشم، نظرم همینه

پاسخ :

نظرتون قابل درکه.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan