اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

شام غریبان

بعضی از مردم عزیزمان در بی‌عقیدگی چنان ثابت قدم شده‌اند که تاب هیچ ابراز عقیده‌ای را ندارند. پیام‌های مثلاً تاریخی با محتوای دروغین و کذب را، به پیوست جملات مسخره‌ای چون «التماس تفکر» مدام از این دست به آن دست می‌گردانند؛ و با کوچکترین جوابی، ولو استناد به کتب نیمچه مستند نویسندگان غربی باشد، چنان گُر می‌گیرند و از کوره به در می‌روند که «شما مسلمان‌ها نظر مخالف را برنمی‌تابید یا حالا باشد شما کتاب زیاد خوانده‌ای و بلدی و اینها، ولی ما هم بلدیم شما را تکذیب کنیم(بدون مطالعه)، یا شما متعصبانه قضاوت می‌کنید، یا بحث ما اسلام نیست، منظور ما به عرب و عجم است، آخر ما فرمانروایی فلانی بوده‌ایم و حیف از ما... »! باشد. شما اصلاً مسلمان نه، شما لاادری. اما آخ که اگر یکی از همین شما عِرق ملی خفه کرده‌ها، می‌توانست یک لحظهٔ کمتر از ثانیه خودش را به جای شهید حججی‌‌ نامی بگذارد و از ترس زبانش بند نیاید. چه رسد که با آن اطمینان و بی‌خویشی سرش را برای وطن بدهد. عقیده و ایمان است که آدم را بزرگ می‌کند، نه خودخواهی و قبیله‌دوستی و حتی ملیت‌پرستی و...! 
دلم سوخته، بله، راست گفتید؛ حیف از ما، که اعتبارمان را، که همه از عشق به حضرت عشق است باختیم و به جایش هیچ به کف نیاوردیم... حیف از ما؛ حیف از آن همه شیدایی... 
حیف از بوعلی سینا
حیف از حافظ
حیف از مولانا
حیف از فرشچیان
حیف از این همه؛ که ما هنوز الگوی راست‌مان را نمی‌شناسیم...


* شام غریبان، اثر استاد فرشچیان
فرشته ...
۱۰ مهر ۹۶ , ۱۸:۲۳
جانا سخن از زبان ما میگویی...
یاعلی
حنا
۱۲ مهر ۹۶ , ۱۴:۱۸
در برخورد با این افراد فقط قسمت های برجسته ای از  کتاب بیشعوری یادم می آید...
یسرا
۱۳ مهر ۹۶ , ۱۴:۱۱
و چقدر زبان ما کوتاه هست در مقابل ایشان
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan