اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

یادگارهای بچه‌هایتان را حفظ کنید

غم از دست رفتن دفترهای املا و انشای دبستانم با نمرات همه بیست و تحسین‌های فراموش‌ناشدنی آموزگار، یا غم مفقود شدن دفتر یادداشت‌های دختر کلاس دوم یا سومی، از جلسات سخت کلاس معارف مادرش، آن دیاگرام‌ها و تصاویر کودکانه از هفت آسمان و هفت زمین و انطباق این لایه‌ها بر پیکر آدمی همیشه با من است. مگر می‌شود از یاد برد؟ چرا مادر اهتمامی به حفظ یادگارهای عزیز ما نداشت؟ چرا هدف فنگشویی‌اش دفترهای بسته به دل من بود؟ همیشه وقتی نبودم. چرا هر بار ازش می‌پرسم «چرا؟» می‌گوید: «فراموش کن و این دنیا را جدی نگیر».

چرا فراموشم نمی‌شود؟

قاسم صفایی نژاد
۰۳ بهمن ۹۷ , ۱۳:۰۵
کار مادرتون درسته. اگه انقدر علاقه دارید و نمی‌تونید فراموش کنید براتون خوب نیست. وابستگی به هیچ چیزی خوب نیست

پاسخ :

بله, ولی امیدوارم شما درباره دخترتون امانت‌دار باشید و اجازه بدید خودش تکلیف وابستگی‌هاش رو معلوم کنه...
🦉 شباهنگ
۰۳ بهمن ۹۷ , ۱۳:۰۷
من مال بابا و حتی مال بابابزرگم هم حفظ کردم :))

پاسخ :

شما در لحظه آگاه بودید :)
قاسم صفایی نژاد
۰۳ بهمن ۹۷ , ۱۶:۳۳
پاسخ به پاسخ‌تون:
بحث من چگونگی هدایت و تربیت فرزند نبود. بحث اصل و نیت عمل بود. 
وگرنه به «نقش آزادی در تربیت کودک» با اون شرایطی که شهید بهشتی در کتابش نوشته پایبندم.

پاسخ :

🌹
حنا
۰۳ بهمن ۹۷ , ۱۶:۴۹
چندتا از دفتر هام رو از هر دوره نگه داشتم و هر بار با ورق زدنشون هیجان زده میشم از گذر زمان و تمام حس های موقع نوشتنشون یادم میاد..
خوبه که باشن.. احساس کمال و بزرگ شدن به آدم میده..

پاسخ :

یه چیزایی باید باشن تا آدم خاطره‌هاش رو گم نکنه... خوشحالم که حفظشون کردی.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan