محو تماشایتان هستم؛ صبح و شب. و این مصراع حافظ در سرم میچرخد: ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی. محو تماشای خلقت تو و حیران توام خالق بزرگ. تو چقدر زیباآفرینی خدا... این دو فرشتهٔ کوچک، آنچنان مرا در بند عشق خودشان کشیدهاند، که هیچ دست زمینی قادر به آن نبود... محو تماشایتان هستم؛ صبح و شب، بیداری و خواب
- دوشنبه ۱۱ فروردين ۹۹ , ۰۷:۲۰