- شنبه ۲۰ ارديبهشت ۹۳ , ۱۵:۱۱
به خواست بانوی زن و بوسه عکس چند تا از صنایع دستی خودمو اینجا براتون میذارم!
عکس کیف پولی که قراره به پدر همسر هدیه داده بشه. باکسش هم خودم درست کردم، البته خیلی بسرعت! پس با ایده آلم فاصله داره. اینم عکس باز کیف پول ها. اونی که جا عکسیش با حجابه و روش شبدر داره، مال خودمه، چون روی عکس حضرت همسر غیرت دارم، اینجوری درست کردم! فقط مواقع دلتنگی، حجابشو برمیدارم و یواشکی تماشاش میکنم! اون دو تا دستبندم خودم درست کردم. چون به سنگ علاقه دارم، سنگ ریسه ای میخرم، در رنگای مختلف. برای خودم زیورآلات تولید میکنم! اون آبیه، عقیقه.
اینم عکس کیفی که برای روز مادر دوختم. اینم پشتش. اینم از کنار...
فعلاً عکس از تابلوهام ندارم. عکس دستبندی که برای همسر بافته بودمم، ندارم. ولی این دو تا رو قبلاً بافته بودم و به دوستام هدیه دادم.
- پنجشنبه ۱۸ ارديبهشت ۹۳ , ۱۵:۴۷
- چهارشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۳ , ۱۸:۵۷
کشف امروز من این است که وقتی به همسرم می گویم «خسته ای؟» یا «خسته نباشی» و او همیشه پاسخ می دهد «نه» یا «خسته نیستم»؛ او در واقع خسته است، ولی نمی خواهد بگوید!
- دوشنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۳ , ۱۹:۲۵
"َش"، دوست مجردم، امروز موقع خرید کردن سرحال نبود. غم داشت. پولهایش از دستش به جیب فروشنده ها می رفت و او برای هر تومان شان پریشان می شد. دلداری دادن های با دلِ پُر هم که دیگر برای کسی در این گرانی بازار مرهم نمی شود، این بود که هر چه نوازشش می کردم، آرام نمی شد.
وقتی برمی گشتیم. توی ایستگاه مترو، ش دردش را گفت. اینکه هر چه کار می کند، چیزی دستش را نمی گیرد. و سربسته اشاره کرد که تو از کارت شوهر خرج می کنی و برای همین دلت خوش است.
نگفتم این خبرها هم نیست که فکر می کنی و باید ملاحظه ی جیب شوهر را داشت و بعد هم ما که هنوز مستقل نشده ایم و من هم که بخاطر حجم درس دانشگاه، از کارم بی کارم و پدر هم که هزار و یک خرج و... نگفتم. گذشتم از کنایه ی از سرِ تنهایی...
- يكشنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۳ , ۲۱:۲۱