دلیل ماندن را پیدا نکردم، اما، دلیل رفتن، حالا پیش روی من است؛ اینجا مرا معمولی کرده، بیشتر از آنچه باشم. بدرود دوستان خوب.
- يكشنبه ۱۸ مرداد ۹۴ , ۰۹:۲۷
جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.
دلیل ماندن را پیدا نکردم، اما، دلیل رفتن، حالا پیش روی من است؛ اینجا مرا معمولی کرده، بیشتر از آنچه باشم. بدرود دوستان خوب.
نیاز به سفر دارم. همسرم درگیر پایاننامه است. تفریحاتمان به وعدههایی در آینده خلاصه شدهاند. بعد از تایید، بعد از تصویب، بعد از دفاع، بعد از... بساط نقاشیام را پهن کردهام در بالکن ۱ متر در ۲ متر، و به آسمانِ بی ابرِ امروز دل خوش داشتهام. هر ۲ دقیقه یک بار، کبوتری بالهایش را محکم میکوبد به لبهٔ حصیر و قلبم را میریزاند و مینشیند همان لب. ترکیب لاک فیروزهای و پیراهن گلبهی حالم را خوش کرده است. توی دلم با خدا حرفها دارم، ولی زبانم با او لال مانده؛ مدتیست...