اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

من خودم شعر بودم.

یادم هست یک بار که وسط شعرخوانی های بچه های انجمن ادبی، حرف های گُنده ی ادیبانه پرانده بودم، یک عده ای در آن جمع مُریدم شده بودند. آنقدر جدی که وقتی در سفری دانشجویی همراه آنها به سنگهای رودخانه اشاره کردم و گفتم: "کاش سنگ بودم" و آنها پرسیدند: "چرا؟" و من گفتم: "برای اینکه نَرَم، بمونم!" تا ساعت ها پی این حرف من را گرفتند. بعدتر هم دیدم یکی از آن بچه ها، این قضیه را، خیلی خوشحال وسط شعرش چپانده بود!
داستان شاعر مسلکی ام خیلی طولانی تر از این حرفهاست. ولی پایان غم انگیزش اینجاست: بنظر شوهرم، شعر موضوع مزخرفی ست، این قدر که حتی حافظ را آدم حسابی نمی داند!
خادم الحسین
۰۷ فروردين ۹۳ , ۱۱:۰۶
سلام.
به لطف خداوند و حضرت زهرا با شعری در مورد حضرت زهرا به روزیم.
منتظر شما و نظر های زیباتون.
تشریف بیارید
یا علی مدد
التماس دعای فراوان
یا حضرت مادر
سجاد مؤذنی
۰۷ فروردين ۹۳ , ۱۱:۳۳
وصیت امیرمؤمنان ـ علیه السّلام ـ نزدیک شهادت
«الله الله فی الایتام فلا تغبُّوا افواههم و لا یضیعوا بحضرتکم…»
خدا را خدا را در مورد یتیمان، نکند آنها گاهی سیر و گاهی گرسنه بمانند، نکند آنها در حضور شما در اثر عدم رسیدگی از بین بروند… .
مجید شفیعی
۰۷ فروردين ۹۳ , ۲۱:۱۶
بعد این سالهای گذشته از زندگی و یه سری تجربه به جد این رو میگم و البته با روانشناس هم جدیدا چک کردمش که اون چیزی که براتون مهم و با ارزش و زیباست رو حفظش کنید لازم نیست همه چی رو تو زندگی مشترک به اشتراک بذارید. این باعث میشه بعدها از اینکه عاقلانه ها رو عاشقانه تعصیل کردید لطمه نبینید.

من این لطمه رو به نازنینم زدم. :(

همه باید از همه فاصله داشته باشن حتی از نزدیک ترین آدمهامون تا هیچ وقت ضربه نزنیم و ضربه نخوریم اگه مخالف نیست و دوستش دارید حتما در جایی و با دوستان ادامه ش بدید. 

پاسخ :

واقعاً درست میگین. باید همین طور باشه.مرسی که تجربیاتتون رو در اختیارم قرار میدین. :)
زهرا
۰۹ فروردين ۹۳ , ۱۶:۵۲
چه پایان ها و شروع های مشترکی داریم من و تو.
همسر من هم زیاد علاقه به این قبیل کارها نداشت.
اصولا مردها یک مقدار صفر و یک هستن و به سلسله اعداد فازی اعتقادی ندارند.
جالبه که من اگه بخام مطالب ادبی که براش نوشتم و سرجمع کنم یک کتاب میشه
واقعا شاید یک حکمتیه که مرد و زن مثه هم نیستن.
شاید همین ما که فازمون تقریبا هنریه.اگر همسرمون شاعرمسلک بود خیلی لوس میدونستیم.بهرحال بی دلیل نمیگن زن و شوهر مکملن.یک پایه عقل و یک پایه احساس.اما اگه تو چیزایی که اون دوس داره باهاش یه مقدار هم فکری کنی کم کم نقاط مشترک بیشتر و بیشتر تری پیدا میکنی.اینا رو خواهرانه گفتم.قصدم نصیحت نبود ها.....

پاسخ :

خواهرانه هاتو دوس دارم عزیزم. مرسی...

من یه مدته زیاد خوب نیستم. بدخلقم.
نسترنی که shamd0ni است :)
۱۱ فروردين ۹۳ , ۲۲:۱۶
دروووووود!

 اینجا داره بارون میآد به شدت!
 و من برآی ِ این روزهای ِ تو برای شادی ِ دلت کلی آرزو کردم :) 

 شاعرانگی هات هم مستدآم!
 چه بسا شاعرانگی های ِ تو همسرجان رو هرچه بیش تر به ذوق بیآره :) 

 

پاسخ :

خوش اومدی شمعدونی خانوم
خوش اومدی...

آرزوهات به دلم نشست. مرسی که با بارون اومدی.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan