پاسخ :
خوندم مطلب اون خانوم رو.
من اهل تماشای تلویزیون نیستم. ولی سریال پایتخت به نظر من یه اتفاق ویژه توی برنامه های تلویزیون بود. یه خانواده ی معمولی با اتفاقات معمولی، و اگه چیزی احیاناً بزرگنمایی میشه مثل خریدن اون کت و شلوار گرون اقتضای سریالِ طنزه. موردهای مشابه همین ماجرا توی زندگیهای هممون پیش میاد وقتی با یه مهمون رودربایستی داریمو، خودمون رو توی خرجای بیخودی میندازیم گاهاً! مثلاً وقتی یه خواستگار میخواد برای دخترمون بیاد. چقد مردم به خودشون سخت میگیرن، چقد قیافه ی عادی زندگیشون رو تغییر میدن؟! حالا توی مقیاسِ کوچکتر.
مثلاً ورزش اول ما کشتیه. چرا فیلم و سریال نمیسازیم از زندگی این آدما؟ توی پایتخت کشتی گیرا هم دیده شدن. زن های خونه دار حامی شوهر دیده شدن. حتی دردسر پیاده شدن از وَن هم دیده شده! این سریال انقد جزئی نگره که حال آدم رو جا میاره.
ولی هرکسی از ظن خود شد یار من.
این طبع منه.