دیشب بعد از حدود یک سال، با خانواده اش به خانه مان آمدند. خاطره ی مراسم خواستگاری و بله بُران برای همه دوباره تداعی شد. قیافه اش حتی موقع برداشتن چای، شبیه روز اول بود. با همان اشتیاق و دلهرۀ توأمان. تمام شب هم سعی می کرد خلوت دو نفره ای برپا کند ولی نمی شد. می گفت: شبیه روزهای نامزدی ست.
و بود...
- جمعه ۲۹ فروردين ۹۳ , ۱۵:۲۲