امروز برای مردی که چند روز دیگر امتحان مهم و سختی دارد، و برای زنی که فکرش درگیر پروژه هایی ست که زمان اندکی به تحویلشان باقی مانده، روز خوبی بود. روزی لبریز از دوستت دارم ها، آغوش ها، عشق ها و به لطف خدا، همراه با درک متقابل. شانه به شانه ی هم درس خواندیم و کنار هم بودنمان را در آرامشی که بینمان است، ارج نهادیم.
تسبیح عقیق حسابی به دل همسر چسبید. قبلاً گفته بود گرداندنش را وقت تفکرات فلسفی دوست دارد! دوست داشتم به این میلِ بی حسابش، پاسخی به یاد ماندنی بدهم، این شد که سنگها را خریدم و خودم برایش تسبیح درست کردم. خیلی خوشش آمد. وقتی درس می خواند و تسبیح را توی دستش می فشرد؛ انگار بود که تن مرا نوازش کند. که دست مرا بفشارد. حالم عوض می شد.
برای همه ی مردانی که عشق و پناه زنی هستند، سلامت و سعادت و محبت همیشگی در کنار خانواده شان آرزو می کنم.
- سه شنبه ۲۳ ارديبهشت ۹۳ , ۲۰:۱۵