خواندن «آتش بدون دود» را از وقتی به خانۀ مشترک آمدیم، آغاز کردم. رمان بلندیست از نادر ابراهیمی در هفت جلد. بعد از سالها دور ماندن از ادبیات داستانی ایران، حالا در اواخر جلد سوم، ایمان آوردهام که این بهترین انتخاب، برای آشتی دوباره بود... مجموعهٔ کامل را از کتابخانهٔ خانه پدری همسرم به خانه آوردهام. اولین باری که با کتابخانهشان مواجه شدم. فریاد برآوردم که این عالیست! و وسعت هیجانم، همهٔ اهالی خانه را غرق شادمانی کرد. گفتند هر کدام را که میخواهی ببر و بخوان. و من در لحظه قبول کردم و به سرعت چند تایی را زیر بغل زدم و به خانه آوردم!
* مطلع کتاب است. و یک ضربالمثل ترکمنی.
- چهارشنبه ۲۷ اسفند ۹۳ , ۰۸:۲۵