صبحهایی که با کسالت بیدار میشوم، به این فکر میکنم که آیا انسانهای موفق، به قدر لحظهای کسالت و رخوت را به درونشان راه میدهند؟ جوابِ همیشه منفیام، اراده و عشق را به من برمیگرداند. بلند میشوم، دستِ عاشقِ رنگم را میرسانم به قلممو، دلِ مشتاقِ رضایت همسرم را میدهم به دل لوبیاها و پیازها و هویجها، و ذهنِ دغدغهمند معمارم را میسپارم به خیال و خرد و ایده. بعد لبخند میزنم؛ و یکشنبه شادابم را عاشقانه به آغوش میکشم.
- يكشنبه ۱۴ تیر ۹۴ , ۱۲:۵۳