اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

مگو

چقدر حرف... آخ که چقدر حرف هست برای نگفتن. لب‌هایم را به هم می‌فشرم و می‌گویم. افسوس که جواب‌های تووی سرم غم‌انگیزترند...

مریم ...
۲۳ بهمن ۹۴ , ۲۳:۰۵
میخواستم بخوابم یهو دلم هوای وبلاگتو کرد، یاد یکی از پستات که به شدت بهم انگیزه میده افتادم داشتم واسه شروع هفته جدید بهش فکر میکردم( همون پست که آدمای موفق کسالت رو به خودشون راه میدن یا نه؟)  نمیدونم متوجه شدی کدومو میگم!؟ گفتم بهت سر بزنم.
نمیدونم حرفای نگفتنیت چیه ولی انشاالله که خیره حنا جان.

پاسخ :

عزیزم. چقدر کامنتت بهم انرژی داد. ممنونم بخاطرش.
راستش اون پست رو یادم نبود، گشتم و پیداش کردم... چه خوب که یادم آوردیش :*
نیوشا
۲۴ بهمن ۹۴ , ۰۸:۵۹
:(
نباید بذاری جواب هات غم انگیز بشن اصلا نباید بذاری غم بیاد تو ذهت، بیا سراغت...
باید کاری کنی غم تا به تو می رسه راهشو کج کنه
می دونی منم حرف هایی برای نگفتن دارم.. فکرهایی جواب هایی که غم انگیزند و به این ها زیادی بها دادم زیادی گذاشتم جولان بدن
حالا کنار همه دردسرهام کنار همه فعالیت ها و تلاش هام سلامتیم رو دارن از می گیرن! همین غم ها همین حرف های مگو...

می دونی عزیز دل! تو این دنیا هیچ چیزی به اندازه مرگ جدی نیست!
هیچ چیزی رو جدی نگیر!

پاسخ :

یعنی میتونم؟ باید بتونم...
ممنونم نیوشا بخاطر کامنت خوبت. مرسی دوست مهربون و بزرگوارم.
محمدرضا عاشوری
۲۶ بهمن ۹۴ , ۰۹:۲۹
:(
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan