اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

سخت و شیرین

به قول محدثه چون میگذرد غمی نیست. چند روز از واکسن دو ماهگی بچه‌ها هم گذشت. تماشای چهره معصومشان که از درد جمع می‌شد و شنیدن صدای گریه و ناله هم‌زمانشان خیلی دشوار بود، ولی گذشت...

علیرغم تصور قبلی‌ام به جای یک مادر قوی، یک مادر خسته و از پا درآمده‌ام که فرصت نمی‌کند دست و پای ضعیف و بی‌حس‌اش را مالش دهد. کارهای خانه مثل ظرف شستن به زمانی برای خلوت و مدیتیشن بدل شدند. به وقتی کوتاه برای بی‌فکری. بچه‌ها شیرینند ولی فرصت لذت بردن از شیرینی‌ هر کدام و با‌همشان چندان هم دست نمی‌دهد. قبل از لمس کامل یکی، باید به قصد اجابت خواهش دیگری بلند شوم. دوقلوهای بی‌نهایت شیرین برای عمه و خاله و اطرافیان، و بی‌اندازه پر از مسئولیت برای والدین...

الی ...
۲۲ آذر ۹۸ , ۰۸:۲۲

دنیا اومدن؟

من فکر میکردم تازه باردارین :)))

مبارکه...ایشالله به سلامتی :)

فاطمه حسینی
۲۲ آذر ۹۸ , ۰۸:۴۲

مبارکههه

خواننده خاموش
۲۴ آذر ۹۸ , ۰۹:۲۱

نمیخواین جنسیت بچه ها رو بگین ؟ (ایکون همون اطرافیان خیلی خیلی دور که حتی تصور دوقلو هم براشون شیرینه :)

پاسخ :

میگم :)
محدثه
۱۰ دی ۹۸ , ۱۳:۰۴

من کامل میفهمم چی میگی.. دو تا واقعا توان مضاعف میخواد.. اما به عنوان مامان یه دختر سه سال و نیمه میگم چنان میگذره وقتی تو سه سالگی عکس این روزها رو ببینی باورت نمیشه این روزها گذشتن و این شکلی بوده... اگر امکانش هست کمک بگیر و بخواب

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan