اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

اعصاب ندارم!

فکر کردن به برگزاری مراسم عروسی برایم استرس زاست. هیچ وقت هم در زندگیم رؤیای لباس سفید پوشیدن نداشته ام و ندارم. الان فقط دلم می خواهد خیلی راحت و بی دردسر، با وسایل قشنگ و جدید، برویم به خانه ی مشترک خوشبختی مان. کاش بزرگترها راضی بشوند، فعلاً و در این مقطع زمانی که درس و کار همه ی وقتمان را به خودش اختصاص داده، قید مراسم عروسی را بزنیم و سریع تر مستقل شویم!
سمیرا (میم)
۱۲ ارديبهشت ۹۳ , ۱۸:۴۳
سلام
باهات موافقم.کاش بزرگترها اختیار بعضی چیزها را پای خودمون می ذاشتند.

پاسخ :

اختیار که دادن، ولی دلشون میخواد که عروسی بگیریم. البته بیشتر خانواده همسر.
مریم
۱۳ ارديبهشت ۹۳ , ۰۹:۳۸
به نظر من اما عروسی گرفتن هر چند کوچیک مهمه .ادم اولش میگه نمیخوام اما بعدش میخواد یه کوچیکشو حتی.بیشتر بهش فکر کن.

البته اینکه خانواده‌های محترم یه کم باید با بچه‌ها راه بیان که بحثی درش نیست.:)

پاسخ :

نمی دونم. اصن هیچ وقت آرزوشو نداشتم. از عروسی رفتنم خوشم نمیاد. یعنی ممکنه من حسرتشو پیدا کنم؟
نیوشا
۱۳ ارديبهشت ۹۳ , ۰۹:۳۹
چه خوبه که این طرز فکر رو داری...
من خودم به این حد نرسیده بودم و هنوز هم دلم لباس عروس می خواد :)
یعنی هر روز دلم می خواد لباس عروس بپوشم :)

پاسخ :

عروس خانووووم:*
مجید شفیعی
۱۳ ارديبهشت ۹۳ , ۰۹:۴۸
مرضیه ی من می گه و راست هم میگه

میگه شب عروسی شب خیلی خوبیه و خیلی خوبه که آدم سبک باشه و خسته نباشه

میگه خیلی خوبه که ادم یه مهمونی سبکب بگیره و کسایی رو که واقعا دوس داره خبر کنه و یه آرایش ساده و یه لباس ساده و صمیمی بپوشه و خرج کم کنه و بره شب اول تو خونه بدون اینکه درگیری های خانواده ها رو بخواد تحمل کنه

به نظرم راس میگه و الگوی رفتاری خوبیه

تازه آدم می تونه سال بعد یا حتی چند سال بعد یه جشن مفصل بگیره و بره سالگرد این شروع خوب رو بدون استرس جشن مفصل بگیره (اگر زورش میرسید)

کاش آدم مسئول برآورده شدن آرزوی دیگران نبود (یادم باشه سر لیلام) :)

پاسخ :

مرضیه خانوم راست می گه.
ما هم اگه جشنی بگیریم، حتماً به همین میزان مختصره؛ چون گرفتن ضیافتهای اونچنانی واقعا با ایدئولوژی های فکری من ناسازگاره. یه جوری که اگه زیر بارش برم، واقعاً قاطی میکنم!!!
ولی راستش الان یه جوریم که حوصله ی همون مختصرشم ندارم... :( فقط دلم میخواد زودتر برم زیر چتر حضرت همسر و توی خونه ی کوچولومون آرامش بگیرم.
بانو (زن و بوسه)
۱۳ ارديبهشت ۹۳ , ۱۳:۲۸
آخ آخ این استرس عروسی کشنده‌س. من هم پیشنهاد دادم که عروسی نگیریم، نزدیکان برویم رستوران یک شام مفصل و شیک بخوریم و تمام.
اما همسر گفت، فامیل‌های نزدیک ما اندازه‌ی یک عروسی هستند. شام رستوران هم همان هزینه عروسی را خواهد داشت، ضمن این‌که شاید روزی برسد که به گذشته فکر کنی و بگویی کاش من هم عروسی گرفته بودم...
از خودم مطمئن نبودم، سختی‌های عروسی را به جان خریدم و عروسی هم گذشت.
این‌طوری...
ولی می‌فهمتت عزیزم.

پاسخ :

این همسران آینده نگر دوراندیش که میهراسند از دلتنگی فرداهای ما برای لباس نپوشیده... :))
من فکر کنم از خودم مطمئنم ولی!:دی
خوب است که می گذرد...
عروس آبان
۱۳ ارديبهشت ۹۳ , ۱۵:۵۳
اگر اینجوری بود که بزارن که خیلی خوب میشه هم پول عروسی و غیره تو جیبتون میمونه هم آسایش دارین
من هم همین ایده رو دادم و همسر قبول نکرد ولی 2-3 هفته مونده به عروسی هروز میگفت کاش حرفتو گوش داده بودم کاش عروسی نمی گرفتیم.حتا به این فکر کردیم کهبه طرف ما از الکی بگیم یکی از اونا مرده و به اونا هم بگیم یکی از ما مرده! البته مورد ما به علت دخالت و مخالفت خانوادش خیلی سخت گذشت...
انشاله که موافقت کنن و بخاطر یه جشن شروع زندگیتونو نندازن عقب

پاسخ :

طفلیا آرزو زیاد دارن. خانواده ی شوهر البته. چون همسرم یه دونه پسره. ولی ما هیچ کدوم از آرزوهاشونو تا الان جامعه عمل نپوشوندیم!! البته منم آرزوهایی از جنس کتابای قصه داشتم، که خب محقق نشد!:))
زهرا
۱۳ ارديبهشت ۹۳ , ۱۶:۲۱
عجله نکن نازنینم
تو این روزا همه همین حسو دارن که تو داری
دوست دارن زودتر به استقلال برسن و فقط به رفتن فک میکنن.
یک درصد فک کن شاید بعدا پشیمون بشی.وقتی بچه هات دوست دارن عکس عروسی مامان باباشونو ببینن.
ولی اینکه که ساده باشه خیلی خوبه.عالیه.از ادم بزرگی مثه تو غیر ازین بعیده.

پاسخ :

ما به نوبه ی خودمون هنوز فیلم عروسی مامان بابام رو ندیدیم، با وجود اینکه موجود بوده! اگر فرزندان ما هم از این دست باشن، از این آرزوها ندارن!:))
مریم
۱۳ ارديبهشت ۹۳ , ۲۲:۰۹
نگووووووووووووووووووووووووووو
عروسی خوبه
خیلی ساه برگزار کنید ولی حذفش نکنید

پاسخ :

ببینیم چی میشه :))
مهرسا
۱۷ ارديبهشت ۹۳ , ۱۳:۳۷
به نظر من حتی شده یه جشن کو چیک وساده بگیر بعدا حسرتشو نخوری.......چون یه حس خاصه لباس عروس...........

پاسخ :

نمی دونم والا...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan