اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

«رنگ رخساره خبر می‌دهد از سر درون»

گاهی وقت‌ها آدم زور می‌زند تا متانت خودش را حفظ کند. تا سرحال و شاداب به نظر برسد. بعضی وقت‌ها آدم همهٔ تلاشش را می‌کند تا غم درونی‌اش را به کسی انتقال ندهد. اما تلاش‌های اینجور وقت‌های من همیشه ناکام می‌ماند! مادرم می‌گوید: «وقتی غمت رو تو خودت می‌ریزی، کبود می‌شی!» بعد از رؤیت این کبودی هم، رسالت پیدا می‌کند تا با آیه‌های شادی‌آورش به اتاقم بشتابد و قصد کند که از این حالت محزون نجاتم بدهد. ولی من درست این جور وقت‌هاست که حوصله ندارم حتی کلمه‌ای از وعده‌های سر خرمنیِ روزهای بهتر در آینده‌ای نزدیک، بشنوم. این جور وقت‌هاست که حتی آواز خوشایندِ «ای موج شادی، من تو را جویم در این رؤیای شب» حالم را به هم می‌زند. اصلاً کلمهٔ شادی تهوع آور می‌شود و زمان و بی‌شتابی‌اش در گذشتن، تحقیرم می‌کند. 

این‌جور وقتها، به محض جواب دادن تلفنم و گفتن الو، همسرم می‌فهمد خوب نیستم! با همهٔ سعی‌ای که می‌کنم در برملا نشدن احساس درونی‌ام، خیلی زود لو می‌روم و با اصرارهای همسرم در توضیح حالم تیرباران می‌شوم:‌ «من بزرگت کردم بچه، راستش رو بگو!» و در نهایت وادار می‌شوم تا دلایل احمقانهٔ این حال الکی ناجورم را توضیح بدهم! 

بعد همه چیز خراب و خراب‌تر می‌شود. همهٔ دوست‌دارانم نگرانی‌های خودشان را به من انتقال می‌دهند و این حالت صد چندان خراب شده‌ام، مرا به یک اشک‌ریزان حسابی در یک روز گرم میهمان می‌کند... تا سرانجام خودم، خودم را بردارم و از جلوی چشم‌های پاینده دور شوم. آن‌قدر دور که کسی نیت نکند حالم را خوب کند! بلکه بالاخره با خواندن غزلی یا قصیده‌ای، یا نیایشی، آرامِ دوباره‌ام را دربرگیرم...

سینه سرخ
۱۰ تیر ۹۳ , ۱۳:۵۴
حنا 
میدونم چی میگی 
بعضی روزا رو آدم نمیدونه چه کارشون کنه . تموم هم نمیشن . کشدار و طولانی . و حتی همسرتم نمیتونه خوبت کنه . مهر مامانتم نمیبینی. اما اون ته ته ته ته دلت آروم میگیره که هستن .
بعد یهو دوباره تنت گرم میشه و قلبت میتپه و نفس عمیق میکشی . انگار هیچی نشده بود . روحت دوباره آروم میگیره خیلی زود :) دلت پر از شوق میشه دوباره . یقین دارم 
یخ داغ
۱۰ تیر ۹۳ , ۱۵:۰۳

حنا ؟؟؟!!!  باورم نمیشه!!!  اینو پست رو انگاری من نوشتمش اصن!! چقدر این پستت عین حال منه وقتهایی که خرابم... همین افکار همین گارد و موضع و همین... اصن همه چیش...

 

از اعماق دلم میخوام زودتر آروم شی دخترک ...

مریم
۱۰ تیر ۹۳ , ۱۹:۵۶
http://www.iransong.com/g.htm?id=23594
قبل ترها شبیه حالای تو که میشدم این آهنگ لالایی دادور رو گوش میکردم.زیاد..اگر نداریش برای خودت دانلودش کن حتما دوست خواهی داشت دوست من

پاسخ :

مرسی مریمم. دانلودش کردم... دوستش داشتم :) و خب حالمم بهتره...
سینه سرخ
۱۰ تیر ۹۳ , ۲۲:۲۷
بهتری عزیزم ؟
ممنون از خصوصیت . کلی انرژی گرفتم 

پاسخ :

خوبم عزیزم
جیگر منی:*
... باکارا
۱۰ تیر ۹۳ , ۲۲:۴۸
چقدر خوب و لطیف حس ها رو منتقل کردی
:)

پاسخ :

سپاسگزارم :)
نیوشا
۱۱ تیر ۹۳ , ۱۱:۱۲
بس که آدم صاف و زلالی هستی همه چیز در تو پیداست!
وقتی ادمی از چیزی رنج می بره دوست داره تنها باشه...

پاسخ :

ای بااااااباااااااا نکن نیوشا با من اینطور!:))))
بانو (زن و بوسه)
۱۱ تیر ۹۳ , ۱۲:۱۰
ای وای! من و تو مریم دیروز یه جورایی مثل هم بودیم که!!!

یه جورایی توو فاز دشواری بودیم... حالا بهتری عزیزم؟

پاسخ :

آٰره. مث گوجه فرنگی‌هایی شدیم که میریزن تو یه جعبه بعد رسیده‌ها باعث می‌شن، کال‌ها هم برسن. همه با هم می‌رسیم!
بهتریم...
بانو (زن و بوسه)
۱۱ تیر ۹۳ , ۱۴:۱۶
هی هی! خیلی بامزه بود جوابت. زودتر باید باهامون املت درست کنن تا از دست نرفتیم!
:)))))))

پاسخ :

:))
نشنیده بودی تا حالا تئوری گوجه فرنگیا رو؟!‌:))
سینه سرخ
۱۱ تیر ۹۳ , ۱۷:۰۰
تو عزیزی ...میدونستی؟
حنا ٬ خواب بودم تا الان ! ینی خوابیدمااااااااا مثل خرس
بعد اگه بهت بگم چیا دیدم تو خواب ! قطعا میگی روان پریشم :))))
فقط محض نمونه چن تا از تصویر هایی که دیدمو بدون ارتباطشون به هم مینویسم حالا ارتباطشونو بگم ببین چی میشه !
پلنگ . مرز روسیه و ایران . چنگ زدن ماکارونی و تخم مرغ تو کاسه جهت تهیه مواد منفجره ! 

پاسخ :

شاید تاثیر داروهاس. هان؟ هرچی کمتر فکر کنی و آروم‌تر باشی در طول روز، خوابات خلوت‌تر می‌شه بنظرم...
والا راستش من خودمم زیاد از خوابایی که می‌بینم رضایت ندارم! ترجیح میدم خواب نبینم. ولی نمیشه گویا.

قربون چشات
مجید شفیعی
۱۴ تیر ۹۳ , ۱۲:۴۳
امیدوارم همراه اول زودتر حرفه ای بشه تو خوب کردن حال

خیلی حال میده آدم بلد باشه حال زنو خوب کنه D:

امیدوارم زود یاد بگیره


@}----

پاسخ :

نگین اینطوری. بلده آقامون. :) بیشترم یاد می‌گیره ایشالا

مرسی:)
زهرا
۱۵ تیر ۹۳ , ۱۵:۱۱
اخخخخخخخ
اون نیایش و من یعنی پایه ام.چقد خط اخریه لازمه واسه خوب شدن

پاسخ :

:)
کاف
۱۶ تیر ۹۳ , ۱۰:۵۰
ما خانوما خیلی تابلوییم تو ناراحتی! حتی اگه بخندیم ته چهرمون غممون رو هویدا میکنه. پس بهتره زیاد تلاش نکنیم برای پنهان کردنش
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan