اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

بزن باران...

مربی رانندگی فرمان می‌دهد: برو دنده ۳. و برایم می‌گوید که امروز می‌خواهد گوش‌هایش را سوراخ دوم بزند. اشاره می‌کند گردش به چپ. راهنمای پایین را می‌زنم، کلاج را می‌گیرم و دنده‌ام را کم می‌کنم. این روزها مهم‌ترین کار زندگی‌ام، سر و کله زدن با کلاج و ترمز و دنده است. و عجیب خسته شده‌ام! می‌گوید مژه‌هایش را کجا فر زده، و من می‌خواهم برایم توضیح دهد که مژه فر زدن دقیقاً چطوری است؟ او می‌گوید. جالب است. توی سرم به پروژهٔ طراحی این ترمم فکر می‌کنم و استاد جدی دیروزی. می‌پیچم. همسرم نیست. رفته ماموریت. و من خیلی دلتنگم؛ با همهٔ اینکه به قرارهای آخر هفته‌ای عادت دارم ولی همین که می‌دانم تهران نیست، توی دلم یک‌طوری می‌شود. کلاس‌هایم خیلی درهم و برهم‌اند. سوتی مدیریت گروه، کار دست ما بی‌چاره‌ها داده... مهر را چرا این‌طور گیج‌وارانه شروع کردم نمی‌دانم؟! فقط اینکه شلوغم. و حیف پاییز است...

سینه سرخ
۰۷ مهر ۹۳ , ۱۱:۳۶
آخی :)
دل آدم چقد تنگ میشه . بهونه گیر میشه ...میدونم . میفهمم 
آدم گاهی با بعضی از خانوما که صحبت میکنه ، حس میکنه از یه سیاره دیگه ان !
البته من خودم گوشام چند سوراخه است ! اما باقی چیزارو خیلی نمیفهمم :)))

آخیییی 
لحظه های خوبیو تو پاییز واست آرزو میکنم عزیزم 

پاسخ :

منم برات بهترین‌ها رو از خدا می‌خوام دختر مهربون:*
نیوشا
۰۷ مهر ۹۳ , ۱۱:۵۰
فک کن! من دو سال پیش گوشمو سوراخ کردم! از گوشواره گوش کردم بدم می یومد مامی گیر داد که هدیه عروسیت گوشواره داره چطوری گوشت کنیم؟! منم مجبور شدم! الانم شاید فقط چند بار گوشم کرده باشم...
گاهی فک می کنم شاید منم دوست دارم کمی زنانگی رو ناخن های فرنچ شده طراحی شده لاک دار.... اما واقعا وقتش نیست :(

حیف پاییز پر از لحظه های دو نفره است....
باید مواظب پاییز دلتنگی هایش بود..
ایشالا همسرت صحیح وس الم از ماموریت برگرده و با هم برید پاییز گردی :)

پاسخ :

این زنانگیه گاهی منو معذب می‌کنه، گاهی بهم حس خوبی میده. کلاً تکلیفم معلوم نشده باهاش...

آخه نه که هوا هنوز گرمه، من نمی‌تونم حس بگیرم! پاییزو خنک می‌خوام... بارونی...
فاطمه ی محمد
۰۷ مهر ۹۳ , ۱۳:۱۳

به نام خدا

 

سلام حنای عزیز

 

آقا شما اسمتون حسین و مینا؟ حمید و مینا؟ حامد و مینا؟ حانیه وسینا؟حمیرا و سینا؟ و غیره!!

 

من عاشق این دلتنگی هام!

اکر این دلتنگی ها نباشه آدم قدر عشقش رو نمی دونه!

تازه گوشی هم نخر!

مایه عذاب و دردسره!

حوصله  داریا...

من خودم گوشی مو عوض کردم یه گوشی ساده گرفتم تا مثل همسرجان باشم

راحت ترم...

بعضی امکانات هر چقدر کمتر وارد روابط بشن آدم آرامشش بیشتره!

 

این نظر من و اقای همسره...

 

در هر حال از آشنایی باهاتون خوشحال شدم...

پاسخ :

سلام عزیزم. خوش اومدی...
حدسات خیلی نزدیکه :)

خودمم فک می‌کنم سری که درد نمیکنه رو دستمال نمی‌بندن. احتمال زیاد بیخیالش بشم. مرسی
مجید شفیعی
۰۸ مهر ۹۳ , ۰۸:۰۷
لازم نبود بنویسی شلوغم

متنی که به دنیا اوردیش داد میزنه که صاحبش شلوغه

سلام

@}------
:)

پاسخ :

موید باشین. :)
مریم
۰۸ مهر ۹۳ , ۱۴:۴۹
در عوض تصدیق میگیری راحت میشی ایشاااااااااااااااااالا
چقد حدسای فاطمه در مورد اسماتون جالب بود آخه من اولین بار "حمید و مینا" رو حدس زدم و انقد از حدسم مطمئن بودم اصلا موارد دیگه به ذهنم نرسید چقد انتخاب داشتم.

پاسخ :

تقریبا هرکی حدس زده، این گزینه رو داشته :)
سپینود
۰۹ مهر ۹۳ , ۰۹:۰۳
حنا بیا شهر ما و یک پائیز خنک بارونی رو تحویل بگیر . خیلی پائیزه اینجا ! پر از هوای دلتنگی !

پاسخ :

وااااای می خوام. کجایی شما؟
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan