اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

از چرخ به هرگونه همی‌دار امید

خسته‌ام اما عشق دارم. این جمله‌ای‌ست که تمام امروز مدام در ذهنم تکرار می‌شد. سعی کردم قسمت اولش را حذف کنم. نشد، اما هر چه رفت به عشقِ قسمت دوم افزون گشت... حالا در این لحظاتی که هلال باریک ماه توی آسمان شب پیداست، و من دارم برگ‌های پلاسیدهٔ شمعدانی‌های گرمازده را آبپاشی می‌کنم، عمیقاً احساس می‌کنم چقدر عاشقم... چقدر همه‌چیز زندگی را، حتی همین خستگیِ عجیبش، که تخم چشم‌هایم را بدجور می‌سوزاند و پلکهایم را چندین برابر سنگین کرده؛ دوست دارم. 

من هدف دارم؛ همین قسمتِ زندگی من است که همهٔ سختی‌ها را در پیش چشمم آسان می‌کند. خدایا سپاس.

مریم ...
۱۶ شهریور ۹۵ , ۲۲:۳۶
خوندنت همیشه حس بی نظریه حنا
ولی الان دقیقا الان که من دارم لیموی تازه رو میچکونم تو سالاد شیرازی و دستام بوی لیمو گرفتن و باد بوی پاییز رو آورده تو آشپزخونه و پرده رو بازی میده,خوندنت دو چندان به جان مزه میکنه.

پاسخ :

آخ که نمیدونی خوندن کامنت لیمویی شما چه حسی داره :*
گمـــــــشده :)
۱۶ شهریور ۹۵ , ۲۳:۲۰
کلا آدم میاد وب شما از خودش خجالت می کشه که شاید خوب شکرکزاری نکرده
:)
ان شاالله همیشه خوب باشین و شاد

پاسخ :

:))))
ممنون عزیزم
زهرا.ن
۱۷ شهریور ۹۵ , ۰۰:۲۵
شینای خوبم سلام
بعد از مدت ها امدم بنویسم
ولی ترجیح دادم خواندنت را.
چقدر دلتنگ این نوشته ها بودم
چقدر دلم امید میخواست و انرژی مثبت.
ممنونم

پاسخ :

سلام مامان خوشگل...
چقدر خوب که نوشته هام به دلت نشسته. اما بنویس. ما رو بی نصیب نذار.
قاسم صفایی نژاد
۱۷ شهریور ۹۵ , ۱۶:۲۴
دقیقا همینطوره. امیدوارم همیشه هدف داشته باشید و به قله مدنظرتون برسید. 

پاسخ :

سپاسگزارم
حنا
۱۷ شهریور ۹۵ , ۱۹:۳۳
به نظرت کار درستی کردم دیگه نمی نویسم..؟
همینجا جوابم رو بده نفر اول

پاسخ :

نمیدونم عزیزم. شرایط شما رو نمیدونم. 
من همون اوایل به همسرم گفتم وبلاگ دارم و مینویسم. اون هم بخاطر آرامش و راحتی من، نخواست که آدرس وبلاگم رو داشته باشه. و البته حالا مدتهاست که من اون وبلاگ قبلی رو که خیلیها ازش باخبر بودن بستم و در اینجا بدون نام و نشان مینویسم. همسرم هم اطلاعی نداره؛ چون نظرش رو دراینباره میدونستم و دیگه ضرورتی ندیدم که حتما در جریانش بذارم.

خوندن شما برای من عزیز بود. 
فاطمه
۲۶ شهریور ۹۵ , ۱۵:۰۱
سلام ببخشید میشه نظرتون راجبه تقسیم وظایف تو زندگی مشترک بگین باتوجه به این که خانم ها اکثرا شاغل یا مشغول تحصیل اند

پاسخ :

سلام دوست عزیز
من در حال حاضر بیرون از منزل کار نمی‌کنم و به شخصه می‌تونم کار خونه و درسم رو مدیریت کنم و با هم پیش ببرم. این رو کاملا وظیفه خودم میدونم. چون همسرم هم بیرون از خونه کار می‌کنه و هم دانشجوئه. می‌بینید دو کفه تقریباً برابری می‌کنه. اما اگه من مشغول به کار بشم، باز شرایط تغییر می‌کنه و مسلماً انتظار همکاری بیشتری از همسرم در امور خونه دارم. حتی این وضعیت هم با مشارکت یا عدم مشارکت من در تامین مخارج خونه بواسطه شغل و درآمدم باز متفاوت خواهد بود. می‌بینی عزیزم، اصلاً نمیشه یک نظر کلی داد. اما تفاهم، گفتگو و درک دو طرف می‌تونه تمام مسائل زندگی رو واقعا ساده کنه.
فاطمه
۲۷ شهریور ۹۵ , ۲۰:۰۱
ممنون حنای مهربون                                                              

پاسخ :

:*
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan