اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

پشیمان می شوم...

درست همان وقت هایی که حسابی حرص ات را درآورده ام و چشمهات از شدت ناراحتی های ناشی از "نمی دانم چرا اوضاع مرتب نیست؟" گود افتاده است. همان وقت هایی که به اندازه ی 6 سال و چند ماه اختلاف سنی مان تا توانسته ام بچه بازی درآورده ام! و تو واقعاً ندانسته ای چرا... همان وقت ها که از هر دری خواستی به سمتم بیایی، آن را به رویت بسته ام. و تو درمانده شده ای، خسته شده ای، صورتت به غم نشسته است، بعد اینها را من نتوانسته ام تحمل کنم و درست مثل یک موش کوچولو یکهویی به آغوشت خزیده ام، تو جاخورده و درمانده پیشانی تبدارم را بوسیده ای و سرم را به شانه ات تکیه داده ای، چیزی در درون من فهمیده است که چشمهای تو باران زده است، خواستم سرم را بالا بیاورم، ولی تو نگذاشته ای. همان وقت ها، همان وقت ها که سرم را به شانه ات فشرده ای، و نگذاشتی ببینم یک دخترکِ لجباز بهانه گیر چگونه می تواند مردی را به زانو درآورد...

مریم
۰۱ مرداد ۹۲ , ۰۷:۳۴
آخی ! خیلی حس طفلی همسر رو فهمیدم .خیلی هم حس تو رو. عیب نداره زندگی با همین ها همراه هست همیشه.پیش میاد و نا غافل رو یدل و چشم ادم می‌نشیند .اما می‌شود که کوتاه باشد عمر این چیزها.زودگذر و دیر هنگام. برای من و سهیل که با هم هم سنیم هم پیش می‌اید این چیزها.

پاسخ :

می دونی مریم توی این مدتی که بر ما گذشته من فهمیدم که زن نقش خیلی مهمی داره توی موفقیت یا عدم موفقیت یک مرد، با آرامشی که بهش میده یا آرامشی که ازش میگیره. مردا توی این قهر و آشتی ها خیلی ضعیفتر از ما زنان! منم دارم حواسمو جمع می کنم که کمتر پیش بیاد این موضوع :) ,
مریم
۰۱ مرداد ۹۲ , ۱۲:۳۹
آره خب همینطوره اما زن ناز باهاشه قهرهم داره ناز .اما خب ناز شیرین نباید شور بشه دیگه. میخواستم بگم که خیلی خودت رو سرزنش نکن چون این چیزا ذاتیه زندگیه تا تحربه کنه ادم همه چیز رو پیش میاد .همین که عمق ماجرا رو فهمیدی خودش کلی بعضی ها بعد هزار سال زندگی هنوز نفهمیدن. خوشبخت باشی عزیزم

پاسخ :

خب بالاخره یه فرقی باید بکنیم با اون بعضیا دیگه! :)) مرسی مریمی... تو هم تا همیشه خوشبخت بمونی ,
زهرا
۰۶ اسفند ۹۲ , ۱۱:۱۴
منم اینجور وقتا فک میکنم چقدر ما دخترا بدیم.البته بلا نسبت تو.
مجید شفیعی
۰۷ فروردين ۹۳ , ۰۸:۰۱
از دهان مرد شما

از یال و کوپالم خجالت میکشم ام
بازیچه ی آهو شدن را دوست دارم

پاسخ :

شعر قشنگی بود. :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan