اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

رحمی

خدایا به حال جهانت فکری نمی‌کنی؟ 

قلبم

آخ که وقتی مثل عقربه‌های ساعت، در بَرِ هم می‌گردید...

سپاس از توجه شما (برداشت ۱)

وقتی کسی از اعضای خانواده، شما را در جریان تصمیمش می‌گذارد، از او تشکر کنید: «ممنونم که گفتی». وقتی کسی وضعیت کار یا حال شما را می‌پرسد، بعد از دادن جواب تاکید کنید: «ممنونم که پرسیدی».

اثر مرکب

اینکه اینقدر حال من بر احوالات شما موثر است، مسئولیت زیادی برایم ایجاد می‌کند. تو را که برخلاف خواسته من اما با توانی که تازه کسبش کرده‌ای و بخاطرش هیجان‌زده‌ای، مدام سینه خیز می‌آیی وسط آشپزخانه؛ تحسین و تشویق می‌کنم. یا به بازی درآوردن‌های همیشگی خواهرت وسط غذا، هیچ گله‌ای نمی‌کنم؛ می‌دانم که تف کردن و بیرون ریختن غذا، یا سر و صدا درآوردن و سرسری‌هایش وسط غذا، دهان کجی به من نیست؛ بلکه امتحان مهارت‌هایی ست که تازه و کم‌کم می‌آموزد. من که عصبانی نشوم، من که داد نزنم، بابا هم عصبانی نمی‌شود. من که به هر مناسبت عشقم را تقدیم وجود عزیزتان کنم، به دیگران هم می‌فهمانم بچه‌های من سزاوار دریافت محبت‌اند. اینطور است که حال من کیفیت جهان پیرامون مرا رقم می‌زند.

فسقلیها

فسقلی دو را حالا باید در جا به جای خانه در حال به دهان بردن ریشه‌های فرش دستگیر کرد. عاشق ریشه‌هاست؛ ریشه‌های فرش، گلیم، شال... فسقلی دو از صبح که چشم باز می‌کند، از جا می‌پرد تا اولین چیزی که به چشمش آمده را برداشته و به دهان بگیرد! فسقلی یک با آواز دَدَ بیداری‌اش را اعلام می‌کند و بی که میل جهیدن و پریدن داشته باشد، به تماشا می‌نشیند. این دو تا و دنیای متفاوتشان وقتی که آگاهانه یا بی‌اختیار دست هم را می‌گیرند، زیباترین قاب من‌اند.

Designed By Erfan Powered by Bayan