- يكشنبه ۳۱ فروردين ۹۳ , ۱۳:۰۷
- آیا از همسر خود رضایت دارید؟
- بلی. حتماً. (لبخند)
* شاید ندانی، ولی همین لبخندِ رضایتت، سعادت مرا بس...
- شنبه ۳۰ فروردين ۹۳ , ۱۹:۰۷
می دانم چقدر گرفتار است. تهیه ی پول خانه از یک طرف، آزمون جامع دکتری از طرف دیگر. می خواهد برای روزِ زن، من برنامه ریزی کنم. چطور بودنش مهم نیست، فقط وقتی از او برای فکر کردن و برنامه ریختن، تلف نکند. می پذیرم، به حساب بی علاقگی اش نمی گذارم و درکش می کنم...
- شنبه ۳۰ فروردين ۹۳ , ۱۷:۰۰
دیشب بعد از حدود یک سال، با خانواده اش به خانه مان آمدند. خاطره ی مراسم خواستگاری و بله بُران برای همه دوباره تداعی شد. قیافه اش حتی موقع برداشتن چای، شبیه روز اول بود. با همان اشتیاق و دلهرۀ توأمان. تمام شب هم سعی می کرد خلوت دو نفره ای برپا کند ولی نمی شد. می گفت: شبیه روزهای نامزدی ست.
و بود...
- جمعه ۲۹ فروردين ۹۳ , ۱۵:۲۲
آدمها خیلی متفاوت فکر می کنند. امروز دوستم می گفت: زن در فیلم برف روی کاجها، با رابطۀ جدید، از شوهرش که به او خیانت کرده بود، انتقام می گیرد.
ولی من هرگز این طور برداشت نکردم. من این فیلم را چند بار دیده ام. و هربار از زاویه ی زن قصه احساس قدرت و غرور کرده ام. زنی که در کنترل احساسش خیلی قوی ست. عاقل است. و خیلی خوب و البته زود خودش را از قالبِ یک زنِ شکست خورده ی رها شده نجات میدهد. او عشق را دوباره به خودش فرا می خواند، او زندگی را از نو به خود بازمیگرداند. او هیچ کجای این زندگی از نو یافته را به نفرت از شوهر سابقش آلوده نمی کند و همیشه از او با احترام صحبت می کند. زنِ خیانت دیده ی این فیلم، برخلافِ اکثر داستانهای دیگری که در این باره خوانده ایم و ماجراهای مشابهی که در نمایشها دیده ایم، با رفتنِ مردش به آخر نمی رسد!
- پنجشنبه ۲۸ فروردين ۹۳ , ۱۵:۲۶