اتاقی برای دو نفر

جایی برای حرف های امروز، که دیروز و فردا تکرار نمی شوند.

فراغت مادرانه۱- رویا

بچه‌ها را سپردم به مادرم و آمده‌ام به کتابخانه نزدیک منزل. وقتی بچه داشته باشی آن هم دو تا، همه زندگی‌ات خلاصه می‌شود در بچه‌داری. تقریبا به هیچ کار دیگری نمی‌رسی و همه‌ی آن کارهای دیگر که قبلاً آزادانه انجامش می‌دادی تبدیل می‌شود به یک رویا. رویای خواندن یک صفحه از کتابی که خوشدلانه خریده‌ای تا وسط رسیدگی به بچه‌ها بخوانی. کار بچه‌ها تمام وقت است و اگر ساعتی آسوده‌ات بگذارند باید بخوابی! خواب که اگر پاره پاره به بدنت نرسانی از هم می‌پاشی.

جان شیفته رولان را ورق می‌زنم...

اتاقی برای چهار نفر

یا فرشته‌ها با هم می‌آیند...

قدرت

از وقتی آمده در هم است. یخ و سرِ گله‌گزاری‌هایش با هم باز می‌شود. از فشار مسئولیت‌هایش می‌نالد. از پدر و مادر و همسر و فرزند شکایت دارد. می‌دانم که هم حق دارد و هم ندارد. هم مسئولیت بر شانه‌اش هست و هم ظرفش کوچک است. چند مثال از مشکلات آدم‌های دیگر برایش می‌آورم که به قدر یکی دو دقیقه برافروختگی‌اش را می‌کاهد و دوباره از نو ناله سر می‌دهد. دیگر تابم نیست. تن سنگینم را روی مبل جابجا می‌کنم و دستم را روی سرم می‌گذارم. خیالِ اعتنایش نیست. بالاخره با همان حال متورم عزم رفتن می‌کند، می‌گویم حرف‌ها را بگیر و در کن. به خودت فشار نیاور. می‌گوید موضوع حرف نیست. کارم زیاد است.

می‌دانم که موضوع حرف است چون کار آفتی ندارد. می‌گویم تنت سلامت.

می‌رود.

دراز می‌شوم و به گلهای برجسته پرده، در میانهٔ نور مهتابی پاییز لبخند می‌زنم. شکر سلامتی. شکر آرامش. شکر صبوری. شکر عشق.

کمیل

«بارالها، چه بسیار از بدی که از من دور کردی و چه بسیار از تعریف زیبا که سزاوار آن نیستم؛ پراکندی» خدایا ممنونم که به بیانِ گویا و قدرتمندی که در توانِ ذهنی‌ام نبود، مجهزم کردی. در اوراق کتاب نیایشت، لذتی نایاب نهفته است. ای همه دارایی «تو کریم‌تری از اینکه از نظر بیندازی؛ کسی را که پرورش داده‌ای یا آنکه دور کنی کسی را که نزدیک خود کشیده‌ای، یا برانی آن را که به او جا داده یا به سوی بلا بسپاری آن را که به او کفایت کرده و رحم نموده‌ای»

نازترین!

همیشه برایش می‌خوانم «نازترین مرد جهان نشسته روبروی من». و کیف می‌کنم از غش غش خنده‌اش. چه فرقی می‌کند کداممان برای دیگری بخواند و کدام با ناز غش کند؛ مهم جریان عشق است. جریان عشق در تمام لحظات زندگی. مهم تجربه‌ی لذت دو نفره است؛ کیفوری خوشایند اطمینان از خواستنی عمیق.

Designed By Erfan Powered by Bayan