«خدایا به راستی من جای رزق و روزی خود را ندانم بلکه روی خیالهایی که در دلم خطور میکند آن را میجویم و به همین جهت بدنبال آن در شهرها میگردم و از این رو من در طلب روزی چون شخص سرگردانی هستم که نمیدانم آیا در دشت است یا در کوه، در زمین است یا در آسمان، در خشکی است یا در دریا، و به دست کی است و از جانب چه شخصی است، آنچه مسلم است دانستهام که علمش پیش توست و اسبابش به دست توست و تویی که آن را به لطف خود قسمت کنی و به رحمتت وسیلهاش را فراهم سازی. خدایا پس بر محمد و آلش درود فرست و روزیت را ای پروردگار بر من فراخ گردان و راه درآوردنش را آسان و جای دریافتش را نزدیک کن و مرا در طلب آنچه مقدرم نکردهای به زحمت مینداز زیرا تو از به زحمت انداختن آن بینیازی و من نیازمند رحمت توام پس درود فرست بر محمد و آلش و کرم کن بر بنده خود به فضل خودت که تو دارای فضل بزرگی هستی».
این تعقیب نماز عشا خیلی عشق است. جزئیات لطیفش، با این همه اختصار و کوتاهی، آدم را متحیر میکند. نزدیکی اجابتم را دیدهام. دعای زود اثریست.
- چهارشنبه ۱۲ آبان ۹۵ , ۱۸:۱۵